جوان

سیاسی، فرهنکی ،دفاعی

جوان

سیاسی، فرهنکی ،دفاعی

داستان زن فقیر

زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.  ازاین عبارت زیبا خیلی لذت بردم: بودن کشتی درآب خطرناک نیست.. اما بودن آب درکشتی خطر داره. بودن مؤمن دردنیا خطرناک نیست..اما بودن دنیا درقلب مؤمن خطرداره. ! شایسته تامل هست.
نظرات 1 + ارسال نظر
هدایت دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت 01:43 ب.ظ http://hedayat20.blogsky.com

سلام خیلی قشنگ بود مرحبا به شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد