تاوان وحشتناک مردی که بیماری کرونا را جدی نمی گرفت!

مرد ۵۰ ساله سیاه پوش که اشک‌های گرمش، چون قطرات باران پی در پی بر سنگفرش اتاق مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد می‌غلتیدند، درباره تلخ‌ترین ماجرای زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.

  حتی برای لحظه‌ای هم تصور نمی‌کردم روزی با چنین صحنه‌های دردناکی رو به رو شوم. هیچ گاه «کرونا» را جدی نمی‌گرفتم و ترس از این ویروس را موضوعی «احمقانه» می‌پنداشتم، اما اکنون که این ویروس وحشتناک خانواده ام را از من گرفته، در حالی روز‌های تلخ و زجرآوری را تجربه می‌کنم که دخترم نیز دچار افسردگی شدید شده است و مرا قاتل مادر و پدربزرگش می‌داند چرا که ...